-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1384 12:35
۱۲۳ سال پیش در روزی چون امروز دکتر محمد مصدق در تهران به دنیا آمد. در این روز فرخنده به همه ی ایرانیان آزادی خواه و رهروان او و خانواده ی عزیزانی چون سامی- پوینده- مختاری- شریف - فروهر - اسکندری و کسانی که به جرم آزادی خواهی در خون غلتیدند می گوییم که راهشان ادامه دارد و فریاد بر می آوریم مرگ بر استبداد زنده باد آزادی...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 25 اردیبهشتماه سال 1384 09:40
به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه بر نگذرد خداوند نام و خداوند جـای خداوند روزی ده رهنمـای ۲۵ اردیبهشت سالروز بزرگداشت بزرگترین شاعر ایران زمین ابوالقاسم فردوسی است. او یکی از ستارگان درخشنده ی ادب فارسی است و از نام آورترین شاعران است که بسیاری از محققان شاهنامه ی او را بزرگترین حماسه دنیا می نامند. فردوسی با...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 22 اردیبهشتماه سال 1384 13:35
نگاه می کنم و می دانم پایانه ی راهم، پایانی ترین نقطه ای است که می بینم . پس تلاش می کنم . تلاش می کنم که جاده ی باریک دیدم بزرگراه شود . تلاش می کنم که ته جاده ی دیدم بی نهایت باشد . تلاش می کنم پایان راهم نزدیک ترین پایانه نباشد . تا کجا را خواهم دید ، نمی دانم . تنها دوست دارم ،تیر نگاهم به تیر آرش ماند . دوست...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 18 اردیبهشتماه سال 1384 09:54
این روزها هشتادوچهارمین سال تولد بانوی رمان فارسی سیمین دانشور است. او که سووشون را آفرید. اما در سوگ چه کسی؟ سوگ سیاوش: _ پیرزن خوشه چین برای زری تعریف کرد ._ سوگ یوسف:_ زری گفت:"انگار که اینجا سووشون است و سوگ سیاوش را گرفته ایم ." _ سوگ جلال: _ سیمین در ابتدای سووشون می نویسد: "به یاد دوست جلال، که زندگیم...
-
هم راه
یکشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1384 18:16
هم راه و هم سفری می خواستم، تا در راه اگر نفسی کم بیارم، نفسم را تازه کند. اگر بریدم، امیدی ببخشد. اگر خسته شدم،دلداری بدهد. واگر ایستادم به خاطر سختی راه، راهم را هموار کند تا دوباره به راه افتم، تا همیشه پویا باشم. امید یک کولی بی شک خود کولی است و کولی همراه من ، لولــــــــــــــــــــی است. دوستش دارم....
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 10 اردیبهشتماه سال 1384 09:47
دیشب داشتم دفتر شعرمو ورق می زدم شعر میشا نظرمو جلب کرد مناسب دیدم با نزدیک شدن به وقت انتخابات بنویسمش زمانه ایست که خنده گناه و معصیت است شکوه تسلیت امروز به زتهنیت است به ملک جم که جوانان به حجله می رفتند لحد زفاف جوانان کفن به میمنت است شکسته بال هزار و خموش نغمه ی عود خدای را مددی چون زغن در این سمت است پیاله پر...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 7 اردیبهشتماه سال 1384 18:03
خود کشی مرگ آزادی گویا زیاد به این ها فکر می کرده. شاید رهایی از این وادی را می خواسته. شنیده ام قبل از مرگش چند بار دیگر هم خود کشی را امتحان کرده . شاید زندگی را پوچ می دانست . می گفت:"زندگی من به نظرم همان قدر غیرطبیعی و نامعلوم و باورنکردنی می آید که نقش روی قلمدانی که با آن مشغول نوشتن هستم؛گویا یک نفر نقاش مجنون...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 5 اردیبهشتماه سال 1384 17:13
شعرهایش را مرور می کنم: "اهل کاشانم روز گارم بد نیست." "در فلق بود سوار، آسمان مکثی کرد." "اسب حیوان نجیبی است،کبوتر زیباست." "دورها آوایی است،که مرا می خواند." به سوال هایش می اندیشم: "چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست؟" "گل شبدر چه کم از لاله ی قرمز دارد؟" به بایدهایش: "زیر باران باید رفت." "زیر باران باید..." به یاد...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 23 فروردینماه سال 1384 11:20
دوازده روز عید ، با عید دیدنی های تهی از شادی می گذردو" سیزده بدر " فرا می رسد. پیشینیان گاه سیزده را نحس ونامیمون می شمردند و به دشت و کوه پناه می بردند ، برای به در کردن آن و گاه میمون و مبارک می پنداشتند ودر طبیعت با رقص و پایکوبی جشن می گرفتندش چون جشن "تیرگان" در سیزده تیر. سیزده به در روز "مزدایسنا :ایزد باران"...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 22 فروردینماه سال 1384 12:01
در اساطیر ایران عمر جهان دوازده هزار سال است و پس از آن آخرین اهریمن از بین می رود و جنگ اورمزد بر ضد اهریمن با پیروزی پایان می یابد. بر این اساس پیشینیان چون بروج دوازده گانه به پایان می رسید ، در غروب آخرین سه شنبه ی سال، در چهارشنبه سوری،آیین زرتشت را پاس داشته ،بوته آتش می زدند، از روی آتش می پریدندو می خواندند...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 9 فروردینماه سال 1384 20:36
یادم میاد نوروز74 در مجله ی اصغرآقا "هادی خرسندی" شعری را نوشته بود . سال 79 دوباره همون شعر را خوند تا ثابت کنه اوضاع بهترکه نشده هیچ بلکه ... منم دوباره ازاویاد می کنم تا بگم فقط زمان گذشته. خیزید و به آرید که هنگام بهار است. بلبل بفرستید که گل بی کس وکار است. بر سال گذشته نظری کن سر جدت تا خوب ببینی که چه آشی سر...