اما در سوگ چه کسی؟
سوگ سیاوش: _ پیرزن خوشه چین برای زری تعریف کرد ._
سوگ یوسف:_ زری گفت:"انگار که اینجا سووشون است و سوگ سیاوش را گرفته ایم ." _
سوگ جلال: _ سیمین در ابتدای سووشون می نویسد:
"به یاد دوست جلال، که زندگیم بود و در سوگش به سووشون نشسته ام." _
ومن می دانم یوسف یادآور مردان بزرگی است که تا زنده بودند دست بیخ گلویشان گذاشتیم و خفه شان کردیم و حتی نتوانستیم در عزایشان گریه کنیم.
مبارزه ی یوسف برابر انگلیس یادآور دکتر محمد مصدق و مبارزه اش برای ملی شدن صنعت نفت.
شور مبارزه ی یوسف جوان یاذآور معلمی 29 ساله ،خالق ماهی سیاه کوچولو صمد بهرنگی.
داد یوسف بر بیداد یادآور مبارزی که فریاد زد "یک با یک برابر نیست." خسرو گلسرخی.
شجاعت، آزادی و آزادگی یوسف یادآور آفریدگار کویر معلم شریعتی.
برگ به برگ ،صفحه به صفحه ، خط به خط و کلمه به کلمه ی کتاب یاد آور تمام مردانی است که: حرفشان را زدند؛ آنچه در دلشان بود،
راهشان را رفتند ؛ آنچه هدفشان بود
و کشته شدند.
یادآور: کاظم سامی، محمد جعفر پوینده، محمد مختاری و...
و برایم یادآور زری و یوسفی که با هم به آغوش خاک رفتند پروانه و داریوش.
عمر سیمین دراز،
روح جلال شاد،
یاد یوسف ها جاوید،
صبر زری ها زیاد.
قشنگ بود
سلام راستش تمام کتابهای خانم دانشور رو جز اولیش که دیگه منتشر نشده خواندم خیلی هم داستانهاش رو دوست دارم ولی نمیدونستم تولدشون هست ! به هرصورت خیلی جالب بود.
سلام .خوبی؟ من اصلا نخوندم چی نوشتی اخه ... وایسا اول بخونم بازم برات مینویسم.خیلی لوسم ممممممممممممممم....نه؟
خیلی جالب بود دستت درد نکنه.
سلام.قشنگ مینویسی.ممنون.